فارور | Faroor

امروز همان فردایست که دیروز انتظارش را می‌کشیدم

فارور | Faroor

امروز همان فردایست که دیروز انتظارش را می‌کشیدم

دیوانه‌ترین‌مردم‌شهرم،توکجایی؟

۱ مطلب با موضوع «#شعر» ثبت شده است

تاصبح می‌خوابند و من تاصبح بیدارم
تازه به غیر از درد و دل، من درد هم دارم
درمان بیندازی نگاهش هم نخواهم کرد
اما بجایش درد بفروشی، خریدارم

  • ۲۲ مهر ۹۹ ، ۱۴:۱۳

جاذبه خاک به ماندن می‌خواند، و آن عهد باطنی، به رفتن ..
عقل، به ماندن می‌خواند و عشق، به رفتن ..
و این هر دو را خداوند آفریده است تا وجود انسان در آوارگی و حیرت میان عقل و عشق معنا شود.
| شهید آقا سید مرتضی آوینی (ره)

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید